مطالب مذهبی ، داستانهای قرآنی ، داستان های عبرت آمیز آخرین مطالب
« پرسش قبر » از مهمترین موضوعات این مبحث است که در بسیارى از روایات این باب، از آن سخن رفته است و در اهمیت این موضوع همین نکته بس که انکار کننده آن، شیعه اهل بیت (علیهم السّلام) نیست. آزمونى سخت پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «از خدا، پیامبر، دین و امام پرسیده مىشود». (?) امام سجاد(علیه السّلام) فرمود: «دریغا! اى فرزند آدم! غافلى؛ اما خدایت از تو غافل نیست. مرگ، شتابان سراغت مىآید؛ تو را در مىیابد؛ آنگاه تک و تنها به خانه قبر خواهى رفت و فرشتگان پرسش براى آزمونى سخت، نزدت مىآیند و درباره پروردگار، پیامبر، دین، کتاب و امام از تو مىپرسند. سپس از شمار عمر و چگونگى گذراندن آن و بعد، از بهدست آوردن مال و چگونگى صرف آن خواهند پرسید». (?) امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «در قبر از پنج چیز(دیگر، نیز) پرسیده مىشود: ?-نماز، ?-زکات، ?-حج، ?-روزه، ?-دوستى اهل بیت(ع)». (?) بنابراین، مهمترین سؤالات قبر -تا آنجا که ما یافتیم- به شرح زیر است: ? - معبودت که او را پرستش مىکردى، چه کسى بود؟ ? - پیامبرت که بود؟ ? - کتابش چه نام داشت؟ ? - امامى که فرمانش را مىبردى، چه کسى بود؟ ? - شمار عمرت چند است و آن را چگونه صرف کردى؟ ? - مالت را از کجا آورده و در چه راهى صرف نمودى؟ ? - آیا نمازت را بدرستى انجام دادى؟ ? - زکات و خمس مالت را پرداختى؟ ? - از عهده حج واجبت به نیکى برآمدى؟ ?? - روزههاى واجبت را به جا آوردى؟ ?? - آیا نسبت به اهلبیت(ع) محبت داشتى؟ غیر از موارد یاد شده، در روایتى آمده است: از دوستان شخص نیز سؤال مىکنند و چنین پرسند: با که دوست بودى؟ (?) پاسخ به سؤالات بازرسان قبر، ارتباط مستقیم با اعمال و عقاید افراد دارد. آنان که در این جهان به نیکى از عهده این آزمون برآیند، با موفقیت این راه را پشت سر مىگذارند؛ اما کسانى که در دنیا با کولهبارى از گناه، راهى آن سرا شوند، در برابر آزمونى بسیار سخت قرار دارند. وقتى در آن خانه تنگ و تاریک قرار گیرند و با دو موجود وحشت آفرین وهولناک روبهرو شوند؛ چنان ترس و هراس بر آنان چیره گردد که تصورش را نتوان کرد. به برخى از اشخاص در هنگام پاسخ، لکنت زبان دست مىدهد. برخى گویند: در دنیا مىگفتند: خدایى هست، پیامبرى هست؛ ولى ما انکار مىکردیم. گروهى ممکن است از شدت ترس و لرز به آن دو اشاره کنند و گویند: خدا و پیامبر، شمایید. پس از آن، فرشتگان با گرز آتشین و عمود آهنین بر سرشان کوبند؛ طورى که از قبرهایشان آتش زبانه کشد! شایان ذکر است که میزان پاسخگویى و مجازات، به میزان کردار شخص بستگى دارد. بنابراین -چنانکه در گفتار بعدى نیز خواهیم گفت- مجازات همگان یکسان نیست. علم خدا و پرسش فرشتگان (??) چرا در قبر پرسش مىشود؟ مگر خدا از کردار همه انسانها آگاه نیست؟ شکى نیست که پروردگار بىهمتا بر تمام کردارهاى آشکار و پنهانى همگان آگاه (??) و از رگ گردن به انسانها نزدیکتر است (??) و از اندیشههاى نفسانى نیز کاملاً آگاهى دارد. (??) چون فهم این مطلب قدرى دقیق است، با بیان مثالى آن را توضیح مىدهیم: آموزگارى، پس از یک سال تدریس، همه شاگردان کلاس خود را مىشناسد؛ یا مىتواند بدون امتحان، عدهاى را قبول و برخى دیگر را مردود کند؟ تفاوت بین امتحان گرفتن و نگرفتن را در زیر نشان مىدهیم: ? - نفس امتحان گرفتن، سبب تلاش بیشتر مىشود واگر امتحان نباشد، حتى دانش آموزان زرنگ نیز تلاش و کوشش لازم را نمىکنند. ? - درست پاسخ دادن به سؤالات لذتآور است و بدون امتحان این لذت حاصل نمىشود. ? - بد پاسخ دادن به سؤالات رنجآور است و بدون امتحان این رنج حاصل نمىشود. ? - با آزمون، نمره و امتیاز دقیق هر کس مشخص مىگردد و بدون امتحان، مشخص نمىشود. ? - با امتحان گرفتن، هیچکس مدعى از بین رفتن حق خود نیست؛ اما بدون امتحان، قبول شدگان، طالب حق بیشترى هستند و مردودشدگان نیز اعتراض خواهند کرد. بنابراین، نفس امتحان و پرسش قبر نیز انسانها را در دنیا به تلاش و کوشش بیشتر وادار مىکند؛ در حین امتحان، نیکوکاران از پاسخ دادن لذت و بدکاران رنج مىبرند. درجه و امتیاز هر کس براى خودش مشخص مىشود و همه شاهد عدالت الهى خواهند بود و هیچکس مدعى مرتبه برتر نخواهد شد. متوسّطان ؛ مُستضعفان امام باقر(علیه السّلام) فرمود: «در قبر پرسش نمىشود، مگر از کسانى که داراى ایمان یا کفر محض هستند». (??) امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «فقط از کسانى که داراى ایمان و کفر محض هستند، سؤال مىشود و دیگران به حال خود رها مىگردند». (??) بنابراین، از غیر نیکان و بدان محض -که از آنان به متوسطان و مستضعفان تعبیر مىگردد- پرسش نمىشود. علامه مجلسى؛ در اینباره مىگوید: «از مستضعفان و متوسطان که بین ایمان و کفر قرار دارند، سؤال نمىشود.» (??) «متوسطان» کسانى هستند که توانایى اداى تکالیف خود را ندارند(مانند: ابلهان، دیوانگان و کودکان). «مستضعفان» کسانى هستند که زیر سلطه فرهنگى قرار گرفته، لذا از تشخیص حق عاجزند و قادر به هجرت از دیار خود نیستند(مانند: کسانى که در محیط کفر زندگى مىکنند و دسترسى به جایى ندارند و نداى حیاتبخش آیین اسلام نیز بدیشان نرسیده است). بنابراین، آن دسته از مستضعفان که دسترسى به آیین حق یا امکان هجرت از سرزمین خود را دارند، از عذاب جهان برزخى استثنا نشدهاند. آیه زیر نیز بر این مدعا دلالت دارد: (اِنَّ الَّذینَ تَوفّاهُم الْمَلائکهُ ظالمِی اَنْفُسِهِم قالوا فیمَ کنتمْ قالوا کُنّا مُستضْعَفین فِی الاَرضِ قالوا اَلَمْ تَکُنْ اَرضُ اللَّهِ واسِعهً فَتُهاجِروا فیها فَاولئکَ مَأَویهم جَهَنَّمُ وَسائتْ مَصیراً) (??) پس از مرگ، فرشتگان به انسانهاى بدکردار گویند: چرا در دنیا چنین مىکردید؟ گویند: ما، در زمین، مستضعف و ناتوان بودیم. فرشتگان پاسخ دهند: آیا زمین خدا گسترده نبود؛ تا از آن وادى هجرت کنید؟ پس، جایگاه اینان، جهنم است که بسیار بد جایگاهى است. دنباله آیه فوق، درباره مستضعفینى که مهاجرت و رسیدن به حق برایشان ممکن نیست، چنین مىگوید: (اِلّا الْمُستَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلدان لایَسْتَطیعُون حِیلَهً و لایَهْتَدُونَ سَبیلاً فأولئکَ عَسَى اللَّهُ اَنْ یَعْفُوَ عَنْهُم وَکانَ اللَّهُ عَفُوّاً غَفوراً) (??) آن گروه از مردان، زنان و کودکان مستضعفى که گریز و چارهاى برایشان میسر نبود و راهى به نجات خود نمىیافتند، امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند که خدا آمرزنده است و گناهانشان را مىبخشد. معصومان؛ مُقرَّبان الف - پیامبران و امامان(ع). ب - دانشمندان پارسا و پیکارگران راه خدا(مجاهدان و شهیدان). بنا به دلایل زیر از پیامبران و امامان معصوم(ع) پرسش و پاسخ پس از مرگ برداشته شده است: ? - آنان از برترین درجه ایمان و بالاترین مرتبه تقوا برخوردارند -تا جایى که از گناه و اشتباه به دور هستند- از این رو، خلافى انجام نمىدهند تا سزاوار پرسش و عذاب باشند. ? - آنان میزان عمل دیگران هستند و مقام و منزلتشان از بازرسان قبر برتر است؛ لذا پرسش از آنان -علاوه بر اینکه بیهوده به نظر مىرسد- گستاخى به مقام شامخ آن ستارگان پرفروغ انسانیت است. ? - آنان از پیش، امتحان خود را به نیکوترین وجه ممکن در دنیا پس دادهاند -که شایستگى به دست آوردن این منصب بزرگ را یافتند- از این رو، امتحان دوباره درباره آنان بىمورد است. ? - از طرفى دور از عقل است که از پیامبران و امامان پرسیده شود که پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ یا از آنان که خود سرمشق و اسوه دیندارى براى انسانها هستند، بپرسند: دینت چیست؟ یا از آنان که خود از طرف خدا بدین افتخار دست یافتهاند، بپرسند: خدایت کیست؟ غیر از معصومان عدهاى دیگر نیز از پرسش قبر مستثنا هستند که به دلیل روایت زیر از آنها به «مقربان» تعبیر مىشود: قال رسول اللَّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : «اَقْرَبُ النَّاسِ مِنْ دَرَجَهِ النَّبُوّهِ اَهْلُ الْعِلْمِ وَالْجِهادِ» (??) مقربترین انسانها به درجه پیامبرى، عبارتند از: دانشمندان پارسا و پیکارگران راه خدا. بیشترِ دلایلى که در برداشتن پرسش و پاسخ از معصومان بیان شد، نسبت به دانشمندان پارساى امت اسلامى نیز صادق است. اینان بهترین رهروان راه انبیا مىباشند و چون در دوران ختم نبوت(پایان پیامبرى) قرار دارند، تمام وظایف سنگین پیامبران بر دوش آنهاست، به گونهاى که مقام برخى از دانشمندان پارساى این امت از مقام پیامبران بنىاسرائیل نیز برتر است. به چند حدیث نبوى درباره مقام بزرگ علماى صالح بنگرید: «دانشمندان، چراغهاى زمین، جانشینان انبیا و وارث پیامبران هستند». (??) «مرکّب قلم دانشمندان، در روز قیامت بر خون شهیدان برترى دارد». (??) «مقام عالِم، از پیامبر یک درجه کمتر و از شهید یک درجه برتر است». (??) پس از دانشمندان پارسا، شهیدان و مجاهدان، برترین مقام را در نزد خدا دارند و از پرسش و عذاب قبر در امانند. به چند حدیث نبوى در اینباره توجه فرمایید: «مجاهدى که به پیشواز دشمن رود (و در این مسیر، چنان) استقامت ورزد تا کشته شود یا پیروز، پرسش قبر از او برداشته مىشود». (??) پرسیده شد: چرا شهدا از پرسش قبر درامانند؟ فرمود: «شهید در زیر برق شمشیرى که بالاى سرش بود، آزمایش خود را پس داده (و پیشاپیش پاسخ پرسشها را داده است) و همین او را بس است!». (??) پیامبر خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «شهید، هفت خصلت دارد: ? - با چکیدن نخستین قطره خونش، گناهان او بخشیده و آمرزیده مىشود. ? - چون بر زمین غلطید، دو ماهروى بهشتى سرش را بر دامن گرفته و گرد و غبار از چهرهاش زدوده و بدوآفرین و خوشامد گویند. ? - جامهاش از تن برآورند و لباسهاى زیباى بهشتى بر او پوشند. ? - فرشتگان بهشتى نزدش آیند و گلبارانش کنند. ? - جایگاه او را در بهشت، نشانش دهند. ? - او را به بهشت برند و گویند: هر کجا(و نزد هر کس) مىخواهى، برو! ? - (مهمترین خصلت او این است که) شهید نظر مىکند به وجهاللَّه. (??) امام خمینى(رحمت الله علیه) در سخنرانى ????/??/?? راجع به این حدیث چنین فرمود: «... درباره شهید و فضل شهادت آن قدر از اولیاى اسلام، روایات وارد شده که انسان متحیر مىشود! در روایتى از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است که: شهید هفت خصلت دارد: اولین قطره خونش که به زمین ریزد، تمام گناهانش آمرزیده مىشود؛ و مهمتر، آخرین خصلت اوست: شهید نظر مىکند به وجهاللَّه. شاید، نکته این باشد که حجابهاى بین ما و حق تعالى، منتهى به حجاب خود انسان مىشود. انسان خودش حجاب بزرگى است. اگر کسى این حجابها را در راه خدا داد، همه حجابها(خود و خودبینى) را شکسته و تقدیم کرده است. او، براى خدا، جهاد و دفاع کرده و براى کشور خدا و آیین الهى هر چه داشته، در طبق اِخلاص گذاشته و تقدیم کرده است. وقتى این حجاب برداشته شد، در عوض، خداى(تبارک و تعالى) بر آنها تجلى مىکند -چنانکه بر انبیا تجلى کرد- آنان همانند پیامبران، همه چیز را در راه خدا مىخواهند و خودى نمىبینند و در مقابل حقتعالى، براى خودشان، شخصیتى قائل نیستند... . این روایت، انبیا را مقارن شهدا قرار داده و همان جلوهاى را که حقتعالى بر انبیا مىکند، بر شهدا هم مىنماید. شهید هم یَنْظُر اِلى وَجْهاللَّه؛ زیرا همانطور که انبیا حجابها را شکسته بودند، آنها نیز حجابها را شکسته و آخر منزلى که براى انبیا هست، شهدا نیز بر حسب حدود وجودى خودشان به این آخر منزل مىرسند». (??) البته بعید نیست که دیگر پیروان راستین خط ولایت و امامت نیز در قبر مورد بازخواست قرار نگیرند و لطف و رحمت الهى نصیب آنان نیز شود. امام صادق(علیه السّلام) فرمود: « هر کس از شما در مسیر ما باشد و بمیرد؛ شهید است ». سؤال شد: اگر چه در بستر باشد؟ فرمود: « آرى. اگر در بستر هم بمیرد، نزد خدا زنده است و روزى داده مىشوند ». (??) پی نوشت : ? . « بحار الانوار »، ج?، ص???: موضوع مطلب : مطالب مذهبی پیوند روزانه پیوندها لوگو لینک های مفید آمار وبلاگ
|